كارگاه مادر و كودك
عسلم سلام روز ٢٨ ارديبهشت بعد از اينكه براى چكاپ بردمت ،تو راه برگشت به خونه بردمت پارك كه يكمى بازى كنى و همونجا با يه خانومى كه نوه اش رو آورده بود پارك آشنا شدم و سر صحبت باز شد و بحث به وابستگى بچه ها رسيد كه بهم گفت چرا نميبرمت كارگاه مادر و كودك ؟ منم گفتم اين نزديكی پیدا نكردم و اون خانوم هم گفت تو سراى محله همين پارك هست و ساعت ١١ هم كلاس شروع ميشه و خودش هم نوه اش رو ميبره و خلاصه من و شما هم راهى كلاس شديم و اولين جلسه كلاس رو با هم رفتيم ، خيلي خوب بود يه مربى به اسم خاله ليلا بود و كلى بچه كه البته شما از همشون كوچيك تر بودى، اصلا فكر نميكردم اينقدر خوب برخورد كنى، يه صندلى كوچولو برداشتى و مثل خانوما نشستى و بعد هم سرسره و...