ارميتاارميتا، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 8 روز سن داره

ارميتا فرشته کوچولوی آسمونی

يك ماهكى

عشقم، نفسم ، عمرم، همه چيزم سلام چطورى مامانى؟ آرميتايى نميدونى چقدر دوستت دارم ، هر روز هزار برابر بيشتر از روز قبل دوستت دارم، جونم به جونت بسته است. نميدونستم اينقدر شيرينى، دلم ميخواد دائم تو بغلم باشى و حسابى بچلونمت ولى خوب هنوز كوچولويى و برا اين كارا يكمى بايد صبر كنم. قشنگم تو اين دو هفته كلى بزرگ شدى و هر روز خانوم تر از روز قبل ميشى. يه روز رفتيم مطب دكتر مامان كه بخيه هام رو ببينه، شما رو هم بردم، اگه بدونى دكتر چقدر نازت داد و ازت تعريف كرد ، منشى و ماماهاش هم كلى باهات بازى كردن، برا چكاپ قد و وزنت هم رفتيم خدار و شكر همه چى خوب بود. يه روز هم خاله سحر و آذر جون اومدن دنبالمون و رفتيم تأمين اجتماعي برا كاراى بيمه مام...
28 اسفند 1391

نيم ماهگى فرشته كوچولوم

عسل مامان سلام خوبى نفسم؟ عزيزم امروز وارد پانزدهمين روز از زندگى زمينيت شدى، 15 روزه كه هر لحظه ام رو با وجودت پر كردى ، ديگه نميفهمم كى روز و كى شب، اين 15 روز برام مثل 15 دقيقه گذشت، تا چشم بهم زدم شدى دخمل 15 روزه من. عزيزم قراره اينقدر زود بزرگ شى؟ نميدونى چه كيفى داره وقتى نفس ميكشى بوى يه فرشته كوچولو رو حس كنى. دلم ميخواد هر لحظه بغلت كنم و فشارت بدم، دلم ميخواد هر لحظه كنارم باشى و چشم ازت بر ندارم،خلاصه اينكه اينقدر دوستت دارم و برام عزيزى كه قابل وصف نيست. عزيزم تو اين 15 روز تقريبا هر دو ساعت يه بار شير خوردى و بعدش پوشكت رو عوض كردم و بعد هم خوابيدى و همينطور اين كارا تكرار شد، يه بار هم وقتى خواستم عوضت كنم كلى جيش ك...
12 اسفند 1391
1