ارميتاارميتا، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 25 روز سن داره

ارميتا فرشته کوچولوی آسمونی

هفته نهم

1391/4/31 18:35
نویسنده : مامان نوشی
227 بازدید
اشتراک گذاری

لوبیا جونم سلام

9 هفتگیت مبارک عشقممممممم

حتما تعجب کردی که چی شد؟؟؟ چرا دو روز زودتر شدی 9 هفته. تعجب نکن الان برات میگم چی شده.

4شنبه رفتم دکتر و طبق معمول سونوگرافی ،خدارو شکر همه چی خوب بود حجم مایع هم خوب شده بود

دکتر گفت اندازه ات شده 21 میلی متر و ضربان قلبت هم 120 تا در دقیقه  و سنت رو هم گفت 8 هفته و 5 روز یعنی شما به اندازه 2 روز اضافه رشد کردی مامانم( اون ماء الشعیرهایی که مامان خورد اثر کرد)

حالا شدی یه لوبیای سحر آمیز واقعی هوراااااااااااااااااااااااااااااااا

دکتر یه سری ازمایش برام نوشت که 5 شنبه انجامشون دادم و 3 هفته دیگه که میرم برا چکاپ مجدد باید جواب ازمایشها رو هم ببرم.

از حال و روزم هم برات بگم که خدا رو شکر کاملا خوبم الهی فدات شم که اینقدر مهربونی و مامانی رو اذیت نمیکنی.

البته دیروز (جمعه 30 تیر) اصلا حوصله نداشتم راستش صبح دیر از خواب بیدار شدم و بخاطر همین کل روز بی حوصله و کلافه بودم . شرمنده اگه بد اخلاق بودم.

 راستی کلا به طعم شیرین علاقمند شدم . میدونی که من عاشق ترشی هستم ولی چند وقتیه از طعمهای شیرین خوشم اومده مثل میوه های شیرین و تازه کلی هم باقلوا خوردم.

دیگه برات چی بگم؟؟؟؟؟؟؟؟؟

بذار یکمی هم از خاله هات برات بگم. خاله فرناز برام دو تا بلوز حاملگی خریده و کلی هم لباس برا شما نشون کرده و فقط منتظره ببینه چی هستی. خاله اذین هر روز یه عکس نینی برام ایمیل میکنه و شما رو در حالتای مختلف برام میفرسته( همه عکسا رو برات نگه میدارم هر وقت اومدی نشونت میدم) و اما از خاله بیتا بگم که از همه هول تره از روزی که شنید شما اومدی فقط تو مغازه های لباس بچه می گرده و برات لباس و وسایل میخره تازه برات پستونک هم خریده.  عمه پونه هم که مدام سراغت رو میگیره و حسابی منتظرته تازه بهم گفته شیر و ماست و ماءالشعیر زیاد بخورم که وقتی دنیا اومدی حسابی محکم باشی تازه برا شهریور ماه هم تو مشهد برامون هتل رزرو کرده که همه باهم بریم زیارت . میبینی همه چقدر دوستت دارن و منتظرتن؟

 

قربونت برممممممم مامانی از همه تنبل تر بود و از وقتی فهمیدم اومدی هنوز هیچی برات نخریدم گلم.

ولی لباسا و وسایلی که قبلا خریدم رو همه رو در اوردم و کلی نازشون میدم. قربونت برم محکم سر جات بچسب و خوب بخور و بزرگ شو لوبیا کوچولوی مامان.

و اما تغییرات لوبیا در هفته 9 :

اكنون اندازه كودك شما در حدود 2.5 سانتي متر (حدود اندازه يك دانه انگور) است (یادم باشه دیگه بهت نگم لوبیا از این به بعد انگور شیرین مامان هستی) و وزن او در حدود چند گرم است، اما از آنجا كه ساختار فيزيكي بدن او شكل گرفته است، آمادگي آن را دارد كه به سرعت وزن اضافه كند. او هر روز به يك انسان كامل شبيه تر مي شود. دنبالچه جنيني او كاملا از بين رفته است و اجزاء بدن او (شامل اندامها، ماهيچه ها و اعصاب) آرام آرام شروع به كار خواهند كرد.
پلكهاي او در حالت بسته قرار دارند و تا قبل از هفته بيست و هفتم باز نخواهند شد. او هم اكنون نرمه گوش دارد و در آخر اين هفته، بخشهاي داخلي گوش او كامل خواهند شد. لب بالايي او نيز كاملا شكل گرفته است و دهان، بيني و سوراخهاي بيني او نيز مشخص تر شده اند. نوك انگشتان او كمي بزرگتر شده اند. تمام مفاصل اصلي (شانه ها، آرنجها، مچ ها، زانوها و قوزك پاها) در حال فعاليت مي باشند، كه به كودك شما امكان مي دهند تا اعضايش را حركت دهد. قلب او اكنون به چهار حفره تقسيم شده است و دريچه ها در حال رشد مي باشند. اندامهاي تناسلي بيروني او تشكيل شده اند، اما چند هفته ديگر مي توان تشخيص داد كه كودك شما پسر است يا دختر.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان عرشیا
4 مرداد 91 9:59
عزیز دلم نه هفتگیت مبارک محکم مامانی رو بگیر و زیاد هم شلوغ نکن . باشه گلم. بوسسسسسس
باربی
15 مرداد 91 21:19
سلامممممممممممممممم نوشی جون خوبی نی نی هم که حتما خوبه نوشی جون خداروشکر که بارداریه راحتی داری منم از نظر جسمی بارداریم سالمه و بچم بی ازاره ولی یه خورده وسواس فکری گرفتم ایشالله که خودتو نینیت همیشه سالم باشید