واكسن آنفولانزا
دختر شجاع مامان ، امروز با هم رفتيم واكسن آنفولانزا بزنيم ، اينقدر محترمانه برخورد كردى كه هم من و هم خانومي كه واكسن ميزد شاخ در آورده بوديم. آخه خيلى شيك تو بغلم نشستى و دستت رو نگه داشتى و فقط وقتى سوزنش داشت وارد دستت ميشد خيلى جدى گفتى داره دردم مياد ، میگم داره دردم میاد و تموممممممم. بعدش نوبت مامان شد ، آخ اخ عجب دردی داشت اگه تو رودربایستی ات نمونده بودم حتما یه جیغی می کشیدم ولی خوب دیگه واقعا روم نشد
مامانی عاشقتممممممممممممم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی