ارميتاارميتا، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 24 روز سن داره

ارميتا فرشته کوچولوی آسمونی

اولین دندونای خراب و ترمیمشون

0/0/0 23:16
نویسنده : مامان نوشی
450 بازدید
اشتراک گذاری

جوجه طلای مامان سلام

امروز اومدم از دندونای خرابت برات بگم. دوشنبه ۷ خرداد تصمیم گرفتم بببرمت برای چکاپ سالانه دندان و وقتی طبق معمول به دانشکده دندانپزشکی رفتیم متوجه شدم خانم دکتر رازقی که قبلا دکترت بود نیست و آقای دکتر مشرفیان هستن و منم که خیالم راحت بود فقط چکاپ هست گفتم ایرادی نداره و پیش همین دکتر بریم ( که البته بسیاررررررر خوش خیال بودمخندونک) خلاصه نوبتت شد و دکتر اومد و شروع به نگاه کردن دندونات کرد و گفت خوب این که به عصب رسیده ، این یکی هم عصب کشی میخواد و این یکی هم خرابه .... و منم همینطور چشمام گرد و گردتر میشد،اصلا باورم نمیشد آخه دندونات ظاهرشون هم خوب بود و هیچ مشکلی نداشت و اخرش دکتر عکس از دندونات نوشت و مثل یک خانوم باوقار و واقعی نشستی تا از چهارطرف دندونات عکس بگیرن و بعدش هم دکتر گفت ۳ تا دندونت خرابه و به عصب رسیده دوتا اسیا پایین و یکی بالا و یه دندون هم از کنار خراب شده و چون دندونای اسیا بود باید تا ۱۱ یا ۱۲ سالگی نگه میداشتی بخاطر همین قرار شد همه ترمیم بشن و همون روز یه دندون رو عصب کشی کنن و دستیار دندونپزشک اومد کلی برات از وسایل دندونپزشکی گفت و همه رو توضیح داد و شما هم کلی خوشت اومد ، اقای دکتر هم که خیلی هواتو داشت اخه اینقدر اروم بودی و اصلا اذیت نمیکردی خیلی خوشش اومد و خلاصه بعد از بی حسی وقتی دندون رو خالی و عصبکشی کرد اینقدر لثه ات التهاب داشت که مجبور شد پانسمان کنه و یک هفته با پانسمان بمونی و هفته بعد برای پر کردن و تکمیل دندون رفتیم که اینبار برای دندونت یه روکش نقره ای گذاشت و شدی دندون نقره ای موش موشی خودم .فرداش دوباره رفتیم یه دندون دیگه رو دکتر بی حس کرد و همین موقع یه پسر بچه ۱۰ ساله اومد که دندونشو بکشه و اینقدر جیغ و داد کرد که همه دادشون در اومده بود و اقای دکتر رفت که دندونشو بی حس کنه و اونم فقط جیغ میکشید بعدش دکتر اومد سراغ دندون شما و وقتی خالیش کرد گفت دندون بقلی هم خرابه و همزمان دو تا دندون رو با هم خالی کرد و بعدش دوباره رفت سراغ اون بچه که دندونشو بکشه و اینقدر داد و بی داد کرد که دکتر دعواش کرد و خلاصه وقتی کارش تموم شد باز اومد سراغ شما و جالب اینجا بود که هر بار میومد با سرت کلی نازت میداد یه بار هم میخواست دستیارشو صدا کنه گفت خانومهههه(اسم دستیارش رو یه لحظه یادش رفت) که شما در جا با دهن باز گفتی آرمیتااااااااقه قهه یعنی من و دکتر مرده بودیم از خنده ،آخه فکر کرده بودی دکتر با شماست. بالاخره این دو تا دندون هم تموم شد و هفته بعد برای دندون آخر که بالا بود رفتیم و اونم مثل بقیه با آرامش ترمیم شد و کلا تنها چیزی که اذیتت میکرد لپت بود که بقول دکتر و خودت می خوابید و تا بیدار بشه حسابی شاکی می شدیخنده

اینقدر هم که بچه خوبی بودی هر بار کلی جایزه از دکتر می گرفتی و میومدی(بادکنک ،آینه دندونپزشکی،پاک کن، برچسب)

اینم از ماجرای اولین ترمیم دندون های مرواریدیت عشق مامان.

بازم فقط و فقط میخوام بگم عاشقتمممممممم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)