ارميتاارميتا، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 23 روز سن داره

ارميتا فرشته کوچولوی آسمونی

آب خوردن و تنبلی

1397/7/14 11:34
نویسنده : مامان نوشی
178 بازدید
اشتراک گذاری

سلام فسقلی تنبل چطوری؟

یه خاطره کوتاه ولی خیلی خنده داره که حیفم اومد برات ننویسمخندونک

اصولا از صبح که از خواب بیدار میشی به راحتی میشه مسیر حرکتت رو پیدا کرد . چرا؟؟؟؟ خوب معلومه چون هر جا که میری یه لیوان آب هم همونجا هست و اگه تا شب لیوانا رو جمع نکنم به جرات میتونم بگم تمام لیوان های توی کابینت در سراسر خونه پخشه خنده و نکته دوم در مورد نحوه درخواست آب هست . ۱۰ ٪ مواقع خودت آب میریزی و میخوری ولی ۹۰ ٪ مواقع از من یا بابا درخواست آب میکنی و اونم با جمله هایی مثل این: مامان تو اشپزخونه ای؟ یه آب برام میاری لطفاااااا

یا بابا مسیرت میخوره بری آشپزخانه و برام یه آب بیاری؟ یا کاش یکی یه لیوان آب برام میاوردخنده 

حالا میرسیم به خنده دارترین درخواست آب :

هر شب بعد از کتاب خوندن پیشت دراز میکشم تا بخوابی و دیشب هم طبق همین روال کتاب برات خوندم و شما از جات بلند شدی که عینکت و کتابتو بذاری سر جاش و بیای بخوابی . وقتی رفتی تو هال که عینکت رو روی میز بذاری دیدی بابا داره تلویزیون میبینه و یهو شروع کردی به غر زدن که اه عجب کاری کردم تا اینجا اومدم ، وای چه اشتباهی کردم حالا چجوری بگم برام آب بیاری ؟؟؟ قیافه منهیپنوتیزمقیافه باباهیپنوتیزم و بعد همگی با همقه قهه

اینم از یه خاطره شیرین دیگه از شیرین زبونی شما طوطی کوچولو

پسندها (1)

نظرات (1)

مامان و بابای حلما و حسینمامان و بابای حلما و حسین
15 مهر 97 0:27
🌷🌷🌷🌷🌷🌷