ارميتاارميتا، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 2 روز سن داره

ارميتا فرشته کوچولوی آسمونی

آبله مرغان

جوجه دون دون مامان سلام عزيزكم ،خوشگلكم ، دون دون مامان آبله گرفتنت مباركككككك. خنده دار بود نه؟ به بيمارى بگيم مباركه، آخه اينقدر كه از آبله گرفتن در بزرگسالى بد ميگن و هى ميگن خيلي سخته ما همه از آبله گرفتنت كلى خوشحال شديم ،حالا از اول شروع بيمارى بگيم: روز ٣٠ خرداد ساعت٣ از مهد اومدى و مشغول بازى شدى و بعد از يه ساعت اومدى پيشم و گفتى فرنوش فكر كنم آبله مرغون گرفتم، قيافه من اينجورى شد😳😳😳😳😳😳😳😳😳و بعد هم اينجورى و خلاصه گفتم مگه ميدونى آبله مرغون چيه؟ گفتى اره دوستم پانيسا امروز آبله مرغون گرفت و بعدش بهم دو تا جوش ريز روى دستت نشون دادى و گفتى ببين منم گرفتم ، منم يه نگاه كردم و گفتم نه اينو پشه خورده و خلاصه از شما اصرار و از...
4 تير 1396

مستقل شدن جوجه مامان

جوجه طلايى مامان سلام عزيز مامان مستقل شدنت مبارككككككككككككك عشق قشنگم بالاخره بعد از چند ماه انتظار با گرم شدن هوا خودت تصميم گرفتى برى تو تختت و تنها بخوابى و در تاريخ ٢٠ ارديبهشت ٩٦ براى اولين بار تنها خوابيدى و منم سعى كردم دندون رو جيگرم بذارم و نيومدم اتاقت بخوابم، اعتراف ميكنم خيلى برام سخت بود ولي به احترام جوجه ام كه ميخواست مستقل بشه همين كارو كردم ولی تا صبح ده بار اومدم بالاسرت و هی بهت سر میزدم و البته هر بار میدیدم مثل فرشته ها خوابیدی ، قبل خواب به من و بابا گفتى يادتون نره برام جايزه كنار تختم بذارين و تازه بعدش گفتى حتما كادوش كنين همينجوري نذارين خلاصه جايزه روز اول لگو بود و ساعت ١٢ شب بيدار شدى و اومدى اتاقمو...
22 ارديبهشت 1396

زمستان ٩٥ و تولد ٤ سالگي و چهره جدید

عزيز ترينم سلاممممم همونطورى كه قبلا هم گفتم دى ماه جز تعطيلات زمستونيت شد و بالاخره روز شمارى هات هم به پايان رسيد و عمو پدرام و خونواده اش اومدن و به نوعي جشن شما شروع شد آخه چسبيده بودى به نسيم و اون طفلكي هم از صبح تا شب باهات بازى ميكرد و خلاصه هر كارى دلت خواست توى اين يه ماه كردى  ، حدود ده روز هم رفتيم لاهيجان و اونجا هم باز با نسيم و برديا كلى مشغول بودى و خلاصه حسابى خوش گذروندى با نسيم با وسايل آشپزخونه ات بازى ميكردين و كلي آب بازى ميكردين و چند بار هم با هم حموم رفتين و كلى اسباب بازى بردين تو حموم كه بازى كنين😁😁😁😁 خلاصه خيلي بهت خوش گذشت ولي وقت رفتن كه شد باز دلتنگى هاى خداحافظى شروع شد و همه با اشك و آه از هم جدا ش...
10 فروردين 1396