خداحافظ پوشک
سلام دختر ناز و خانوم و بزرگم
دخترم دیگه نی نی پوشکی نیست هورااااااااااااا
دخترکم از ۱۰ خرداد ۹۵ دیگه جدی تصمیم گرفتی پمپرز شب هم حذف بشه و چند شب اول اصلا موفقیت امیز نبود و نصف شب جاتو خیس می کردی و بجای اینکه من غر بزنم خودت شروع میکردی های های گریه کردن و اشک ریختن که چرا خیس شده ؟؟؟ من جیش نکردم بعد از چند روز که وضع به همین روال بود تصمیم گرفتم روش کار رو عوض کنم ، بهت گفتم آرمیتا جونم وقتی خوابی من صدات میکنم و میبرمت دستشویی که جیشت نریزه و برعکس اونچه که انتظار داشتم خیلی خوب استقبال کردی و خلاصه هفته اول تقریبا هر ۳ ساعت یه بار تو خواب بغلت میکردم و میبردم دستشویی و کم کم از هفته دوم تعداد دفعات رو کم کردم یعنی یه بار حدود ۱۲ شب که خودم برا خوابیدن آماده می شدم میبردمت دستشویی و یه بار هم حدود ۴ تا ۵ صبح و دفعه بعدی هم که دیگه خودت بیدار میشدی و بعد از ۴ شب دیگه ۴ صبح رو هم حذف کردم و فقط یه بار ۱۲ شب میبرمت دستشویی و دیگه تا صبح میخوابی.
تنها چیزی که تو این فاصله ذهنتو درگیر کرده بود بسته پمپرزی بود که کنار تخت بود و هر شب با دلهره میگفتی منو پمپرز نکن شب بیدار میشم و میام دستشویی و منم برای اینکه خیالت راحت شه بسته پمپرز و کرم ضد سوختگیت رو دادم به پارسا پسر عمه ات و اینجوری دیگه کاملا باورت شد که نی نی پوشکی نیستی.
تازه بعدش من فهمیدم که تو مهد در مورد پمپرزی بودن بچه ها با دوستات صحبت میکنین و وقتی میگین یکی نی نی پوشکیه انگار که دارین بهش فحش میدین و این حرف از نظر شما فسقلیا اینقدر زشته
خلاصه بخاطر این پیشرفت مهم کلی جایزه تو خونه و چند تا جایزه هم تو مهد گرفتی .
اینم از ماجرای بزرگ شدن نی نی پوشکی ماااااااا.
بازم مثل همیشه میگم عاشقتممممممممممممممممم